.

.

::زندگی- نادونی::

شکسته بال رفتنم،نمونده پای موندنم،
یه گوشه پیدا بکنم،گور خودم رو میکَنم

میرم یه جایی که دیگه،چِشَم نیوفته تو چشات،
هر کسی از رو ناچاری،زندگی میکنه صدات

یه شاخه گل رو سر اون،سنگِ سیاهِ بذارن،
بگن: جوونی کرد و رفت،جنبه ی موندن ندارن

ولی بدون که قبل از اون،هزارتا حرف باهات دارم،
می خوابونم زیر گوشت،زورَمُ بِت نشون میدم

روز تولدت اگه،بودم بالای سر تو،
اسمی میذاشتم رو نگات،که ننگ بدونی خودتو