سلام دوستان
توی پست قبلی یه کاریکاتور گذاشتیم که خیلی از دوستان ما رو با کاریکاتوریستش اشتباه گرفتن و شمشیرو از رو بستن .
آقایون گفتن که خوب حقیقته البته به جز دو سه مورد که ایشاله دختر خانوما ازشون قدردانی میکنن و خانومها هم که خودتون بهتر میدونید . این پست رو به یه شعر ازآهنگی که من اونور سال شنیده بودم و نوشته بودم تا ازش استفاده کنم اختصاص میدیم ...
یه جورایی نازنین خیلی میخوامت حالیته
دل ما بدجوری افتاده تو دامت حالیته
خودمون بازیگریم ، بازی واسه ما درنیار
تا بگی ف میخونیم اند کلامت ، حالیته
اینقده ادا نیا ، اوقات ما رو تلخ نکن
بذار باشه زندگی بازم به کامت ، حالیته
همه این حرفا رو گفتم ، ولی راستش رو بخوای
بدجوری دیوونتم خیلی میخوامت ، حالیته
تو بگو ما رو زدی ، مام همه جا میگیم ، آره
خوش دارم خوش باشی تو خیال خامت ، حالیه
اون نگاهت اگه بیسته ،ما میگیریم بیست و یک
خودمون رو دو می خوابیم ، زیر خالت ، حالیته
نازنین دستتو خوندم ، نگو یارو ساده بود
نگو ما سوار بودیم اما طرف پیاده بود
یه وقت از رو سادگی فکر نکنی سیاه شدم
توی خلوت به خودت ، نگی چقد بلا شدم
میدونید دوستیای قدیمی منو تا حدودی میشناسن ولی در کل بگم من نمیخوام جناح سازی کنم هدفم از این پستهای قلقلکی اینه:
چون اکثر وبلاگ دوستیای خوب یا از غم و غصه هست یا ناراحنی و شکایت از طرف که قالشون گذاشته رفته ، پیش خودم گفتم حداقل ما تا به درد اون دوستان گرفتار نشدیمجیک جیکمون رو فراموش نکنیم
رونوشت :
قصد هیچگونه جثارتی به هیچکدوم از دوستیای خوبم نداشتما (الکی)